دوست داينا به مسافرت رفته است، داينا به او قول داد تا از سگش مراقبت كند. او خيلي هيجان زده است . او مي داند كه مراقبت از يك سگ سرگرمي جالبي است و البته م ي داند كه اينكار زحم داينا بايد هر روز به سگ كوچولو غذا بدهد، زيرا او هميشه گرسنه است . سگ قهوه اي هر روز كلي غذا مي خورد و هر روز بزرگتر و بزرگتر مي شود. ت دارد. داينا بايد هر روز به او يك ظرف آب بدهد. آب تازه و خنك خيلي دلچسب است. بعضي وقتها هم سگ كوچولو دو تا ظرف آب مي خورد. داينا بايد هر روز سگ را براي قدم زدن بيرون ببر...